به خواهر عزیزم
به تو نازنینی که دیگر ندارمت.
به تو خواهری که همواره ناجی قلبمان بودی.
به تو که بودنت امنیتی عمیق بود و آسایش و آرامش همهمان را به ارمغان میآورد و ما همگی چه دیر به فاجعه نبودنت پی بردیم و تو را که قاصد شکفتن و امید بودی را چه زود و چه راحت به خاک سرد سپردیم. خوشا به حال آن خاک که تو در آغوشش خفتی.
پروانه عزیز تو عاشق فتح افق و پرواز در آسمان بودی و در پیله ماندن برایت سخت بود و برای همین پرواز کردی تا بینهایت و ستاره شبهای تارمان شدی. آخرِ شعر سفر ما کوچ ناباورانه تو بود که چیزی جز پشیمانیهای پرحسرت و درد برای ما نداشت.
چه خوبه مثل سایه هم سفر تو بودن.
چی میشد شعر سفر بیت آخرین نداشت.
به یادت افسانه ۴۰۲/۱۰/۲
آخرین نظرات: