اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت اگر مسئله‌ها عاشقانه حل بشوند

اساس علم ریاضی به باد خواهد رفت اگر مسئله‌ها عاشقانه حل بشوند*

اساس شخصیت‌ها دچار عدم تعادل می‌شوند وقتی از دیگران تاثیر می‌پذیرند.
آیا شخصیت کنونی ما شخصیت خود واقعی ماست یا نتیجه‌ی درد و مرارت پیشینیان ما؟
محدودیت‌ها و اشتباهات گذشتگان شخصیت ما را ساخت. به‌خصوص در جوامعی که به آیین و سنت‌ها بیشتر پایبندند شکل‌گیری شخصیت بیشتر تحت‌تاثیر است و در نتیجه بروز احساسات و عواطف کمرنگ می‌شود و ما به‌جایی می‌رسیم که خود واقعی‌مان را از دست می‌دهیم و به شکلی که جامعه می‌پسندد در می‌آییم.
این در حالی‌ست که رشد و تعالی در خود واقعی ماست نه در خود نقاب‌زده‌مان.
در و دیوار نصیحت می‌کنند و افکار به‌هم منتقل می‌‌شوند و ما را می‌سازند و ما همواره در حال مخفی‌کاری هستیم.
پس ما کی خودمان باشیم؟
من دوست ندارم مودب باشم، تمیز باشم، دختر یا پسر خوبی باشم، مسئولیت‌پذیر باشم.
می‌خواهم خودم باشم و این یعنی سنت‌شکنی. چون خود من یعنی پدر و مادر و اجتماعم.
من دوست دارم گاهی پاهایم را بالا بزنم و در آب راه بروم که گناه دارد، من دوست دارم گاهی سرسره بازی کنم که زشت است، من دوست دارم گاهی بلندبلند بخندم که عیب است، من دوست دارم گاهی عشق بورزم اما این‌قدر عشق در نگاه جامعه ممنوع شده که نمی‌توان به‌صراحت کلمه‌ی دوستت دارم را گفت.

در مدرسه از نشاط‌مان کم کردند
از فرصت ارتباط‌مان کم کردند
چون عشق به یکدیگر تعارف کردیم
از نمره انضباط‌مان کم کردند*

و ما از کم‌شدن نمره‌ انضباط اجتماعی‌مان همیشه می‌ترسیدیم.

*نقل به مضمون

افسانه امام‌جمعه  ۴۰۴/۳/۱۹

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

بخش‌های سایت من:
آرشیو ماهانه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط