رهایی از نورهای مصنوعی
نورپردازی صحنه زندگی کیارستمی، استاد مسلم سینمای ایران، در جملهای کوتاه و دقیق، به عمق تأثیر نورپردازی بخصوص در فضای داخلی بر واقعیتِ تصویر در
نورپردازی صحنه زندگی کیارستمی، استاد مسلم سینمای ایران، در جملهای کوتاه و دقیق، به عمق تأثیر نورپردازی بخصوص در فضای داخلی بر واقعیتِ تصویر در
حیف نیست باران باشد و عشق نباشد باران که با سرانگشتان نرمش به پنجره میزد از خواب بیدار شدم. چهخوب که با نوازشش صبح را
اینجا همهچیز درهمه دیروز و امروز را در هم کردم شاید متنی نه روزنگار، که قاطینگار بسازم. هر دو روز مثل هر روز، نور که
من نه منم زن دست در جیب گذشته، بینندهی نقشآفرینی دوستش بر روی صحنه تئاتر بود. بغض، بادی به گلویش انداخت. خودش عاشق این هنر
دست در دست جاده شادمانه به پیادهروی میروم. شاید در این مسیر تمام خود را بگردم. قایق خیالم را به آب میاندازم تا برسم به
حالا هی بشور و بروب و بپز صبح که رخ مینماید تا روز طرحی نو دراندازد، من و کارهای خانه با هم در میافتیم. شستن
تو ماهی و من ماهی آدمیزاد همیشه یک چیزی برای دلتنگی دارد. بعد بساط بهانهگیری پهن میشود. یاد بعضی آدمهای زندگیات تمام نمیشود، مثل اینکه
مراقب اثر کلمات باشید روانشناسی، افراد جوانی را در معرض کلماتی مانند ناتوان، انعطافناپذیر، پا درد و خستگی قرار داد. وجه مشترک کلمات این بود
جوجه اردک زشتی یا قوی زیبا شاید روزی همه چیز عوض شود. شاید روزی سگی خیانت را حراج کند. روزی گربهای برای موشها کیک پنیر
طعم واژه واژهها گاهی سرد و سنگیناند گاه ترد و شکننده. گاهی زود در دهان آب میشوند گاه دهانت را آب میاندازند. گاهی باید خوب
با کی از چی حرف میزنی «چهقدر تعداد مکالماتی که روح درشان حضور ندارد، زیاد است.»* در حقیقت این جمله انتقادیست به مکالماتی که در
بیخیال سن اینو نگیم چی بگیم سن ما تعداد دفعاتی است که به دور خورشید چرخیدهایم و دفعات بیشتری که در لکنت ساعتها به دور