نوشتههای من
گلایه آسمان مگر گوشهایت کر است و صدای ناله روزگار را نمیشنوی؟ آسمان مگر چشمانت کور است و بیعدالتیها و نامردمیها را
درباره من
افسانه من هرچند در شناسنامه بعنوان زهرا نام گرفتهام اما همه مرا با نام افسانه میشناسند. مدرک کارشناسی دارم و استخدام آموزش و پرورش هستم.
داستانک(سرخی زندگی)
سرخی زندگی بر روی صندلی نشستم تا آزمایش خونم را انجام دهم. جهش خون از رگم به درون سرنگ پیستون آن را به عقب راند.
ازها
از پشتبام من شیفتهی شبهای پشتبام خانه پدریام. شیفته آسمان پولکدوزی شدهای که تنها از روی پشتبام خانه قابل دیدن است. آنجا که لحظهای
پیوند
پیوند اسم پیوند را که میشنویم در وهله اول شاید بهیاد پیوند زناشویی میافتیم و یا پیوند رفاقت و برادری. اگرکمی هم بخواهیم علمی
داستانک( بیعدالتی)
بیعدالتی مترسک کلاهبهسر با دستانی از هم بازشده، سالهاست که مصلوبوار نگهبانی میدهد. پرندهها دیگر با او رفیق قدیمیاند و از او واهمه ندارند. مترسک
داستانک(خیاط)
خیاط سریدن قیچی بر روی پارچه دلش را شکست. بندبند وجودش را پاره کرد. رنگش پرید. سفیدِسفید شد. حرکت نخ و سوزن بر تاروپودش جسمش
شعر
طلب در خاک آفتاب سوختهی انتظار از صداقت اندیشهات و صفای فطرتت شوریدگیام سیراب شد میخواهم در زلال و سادگی آب باورهایم را غسل دهم
قهرمان شکست
قهرمان شکست مقالهای از شاهرخ مسکوب در کلاس آقای کلانتری ارائه شد که وقتی خواندم به جملهای از ایشان رسیدم که گفته بود: ما
جدیدترین مطالب من:
عضویت در خبرنامه
بخشهای سایت من:
- ازها (۹)
- توسعهفردی (۳۵)
- خاطرات (۱۱)
- داستانکها (۲۱)
- روزنگار (۳۵)
- شعر (۸)
- کاریکلماتور (۱)
- مقالات (۲۵)
- نامه (۱۶)
- نوشتههای من (۲۲)
- یادداشت روز (۱۳)
آرشیو ماهانه
- دی ۱۴۰۳ (۴)
- آذر ۱۴۰۳ (۱)
- آبان ۱۴۰۳ (۴)
- مهر ۱۴۰۳ (۷)
- شهریور ۱۴۰۳ (۱۰)
- مرداد ۱۴۰۳ (۶)
- تیر ۱۴۰۳ (۱۴)
- خرداد ۱۴۰۳ (۲۳)
- اردیبهشت ۱۴۰۳ (۲۶)
- فروردین ۱۴۰۳ (۲۰)
- اسفند ۱۴۰۲ (۶)
- بهمن ۱۴۰۲ (۶)
آخرین نظرات: