پیوند
اسم پیوند را که میشنویم در وهله اول شاید بهیاد پیوند زناشویی میافتیم و یا پیوند رفاقت و برادری. اگرکمی هم بخواهیم علمی نگاه کنیم شاید پیوند شیمیایی از هر نوعش یونی یا کووالانسی بهیادمان بیاید. اما علاوه بر این پیوندها من پیوند دیگری را هم بهیاد میآورم و آن پیوند میوههاست. پیوندهایی که چندسالی است همه را درگیر نوعی گیجی و سردرگمی در شناخت مزه میوهها کرده است. بهخصوص در تابستان که با خرید یک میوه میتوان دو یا سه نوع میوه را با خود به خانه برد. آنچه مسلم است این پیوندها باید بین میوههای همخانواده صورت گیرد. مثلا” آلبالو گیلاسی که درشتی گیلاس و طعم آلبالو را یکجا به تو هدیه میکند. یا پیوند پرتقال و لیمو که ظاهر را از یکی وطعم را از دیگری به ارث میبرد. اما در هلو انجیری به نظرم هیچ پیوند فامیلی در میان نیست. آخر هلو کجا و انجیر کجا؟ یا پیوند انگور و توت که نوعی بری را برای شما به ارمغان میآورد که حاصل یک پیوند غیر خانوادگی است. وای به روزی که انگور با خربزه پیوند بخورد.
هرچند در دنیای مدرن امروزی تامین مواد غذایی متنوع یکی از دغدغههای انسان است که توانسته با استفاده از علم بیوتکنولوژی در کشاورزی نوین تنوعی در سبد غذایی ایجاد کند و چشیدن طعمهای جدید و تجربههای نو همیشه لذتبخش است؛ اما بهنظر من هر میوهای برای خود حریم خاصی دارد که آن هم با دست انسان توانمند کمکم در حال به فنا رفتن است.
مگر میشود دست را برای چیدن سیب دراز کنی و پرتقال بچینی؟ مگر میشود انسان گفتارش یک چیز باشد و رفتارش چیز دیگری و از نوع میوههای پیوندی نباشد.
اصالت ویژگی منحصربهفردی است که همواره قابل ستایش است. میوههای پیوندی خوبند اما هر میوهای اصل خودش خوبتر است.
افسانه امامجمعه ۴۰۲/۳/۳۰
آخرین نظرات: