شعر(اوج)

اوج
در کوچ مهتاب
در خرابات ظلمت‌گون شهر
در خیابان تلاطم
کوچه تنگ شعور

راهزنان منطق
در مرز سست بی‌اندیشگی
با تازیانه حماقت
در کمین نور
صیاد انسانیت بودند
تا انتهای زمان
و تا پاس بیداری انسان

باد بال می‌زند
تا پرهای صیقل خورده درک و معنا را باز کند
و اندیشه خلقت حقیقت را
در ذهن آشفته به پرواز در آورد

افسانه امام‌جمعه   ۴۰۱/۱۲/۱

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط